یأس یا عطر خوش یاس
این که مدام فکر کنیم فردا بهتر است و هیچ قدمی را به وضوح در حال نبینیم و باز هم برنامه بریزیم و وقتی به تایمش میرسیم یک قدم بریم عقب یعنی قبول شکست و توهم آینده زیبا
بی حوصله ای شوق زندگی نیست شکست خورده ای زمین زده
ای حتی امور زیستی در سختی میآتد نشاط خوشحای خنده کجا رفتن این وضع چند ساله بی
خوابی بی انگیزگی و بی نتیجگی و بی امیدی وامید داشتن های واهی هم کلافم میکند
راهی نیست که امتحان نکرده باشم از لحاظ تفکری در بازی هستی پسر کارت به تنگنا
کشیده شده خوابت نمیبره ومیخواهی مثل سال پیش دوباره آزمایش بدی و به خودت ثابت
کنی که تو خوب بودی بدنت قابلیت قابل را نداشته ما که با هم شوخی نداریم تو همینی
همین هم نبودی همین شدی دوری از خانه آن هم چه خانی ای خانه ای سرشار از قابلیت قابل را نداشته ما که با هم شوخی نداریم
تو همینی همین هم نبودی همین شدی دوری از خانه آن هم چه خانی ای خانه ای سرشار از
غم و اندوه خانه وضع خانه فلاکت کار وزندگی اطرافیان خانه خراب است حتی انگیزه
کربلا رفتنش ضعیف هست همه تار و پود خبر از مرگ و شکست میدهند و تو برای امید
داشتن این جا مشغول تایپی مشغول وصف گذشته های دور و آینده های زیبیایی که هرگز نم
آیند و اگر چنین هم نکنی که دیگر معنی ندارد زندگی اگر روان عالی را در جستجو نباشیم
که همه چی نابود ه یعنی هر ساله ات باید این قدر شبیه هم باشند این قدر؟